ز آستان رضایم خدا جدا نکند
من و جدایی از این آستان خدا نکند
تاریـــــــــــخ اســـــــــــــــــلام | ||
امام علي (ع) | پيامبر اسلام (ص) | کليات تاريخ اسلام |
امام حسين (ع) | امام مجتبي (ع) | حضرت زهرا (س) |
امام صادق (ع) | امام باقر (ع) | امام سجاد (ع) |
امام جواد (ع) | امام رضا (ع) | امام کاظم (ع) |
امام مهدي (ع) | امام عسکري (ع) | امام هادي (ع) |
کتابشناسي | خلفا | تاريخ تشيع |
اصطلاح سلسلة الذهب در بين شيعيان با اهل سنت متفاوت است:
نظر اهل سنت: هر حديثي که مالک از نافع از ابن عمر از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم نقل کند سلسلة الذهب ناميده مي شود. ابن حجر اين روايات را در کتابي به همين نام جمع آوري نموده است :
" رسالة فيها سبعة وأربعون حديثا رواها الإمام الشافعي ، عن الإمام مالك ، عن نافع ، عن ابن عمر ، عن النبي صلى الله عليه وسلم ، وتسمى : " سلسلة الذهب " نفعنا الله تعالى ببركتهم .
سلسلة الذهب - أحمد بن علي بن حجر - ص 7
رساله اي که در آن 47 روايت است که آنها را امام شافعي از امام مالک از نافع از ابن عمر از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم نقل کرده است واين روايات سلسلة الذهب ناميده مي شوند . خداوند ما را به برکت ايشان نفع دهد .
همين مطلب در مقدمه كتاب الموطأ مالک ص 21 ذکر شده است .
نظر شيعه : روايت مشهور حضرت علي بن موسي الرضا عليه السلام که بيش از 20000 نفر آن را از ايشان از پدر گراميشان از پدرش تا رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم از جبرائيل از خداي متعال نقل نمودند .
اين روايت را به خاطر گرامي بودن سلسله سندش ، سلسلة الذهب ناميدند . احمد بن حنبل در مورد اين روايت گفته است که اگر اين روايت ( به خاطر جلالت کساني که در سندش هستند ) را بر جن زده بخوانيد خوب مي شود :
حدثنا أبو اسحاق ابراهيم بن عبدالله بن اسحاق المعدل ثنا أبو علي احمد بن علي الأنصاري بنيسابور ثنا أبو الصلت عبدالسلام بن صالح الهروي ثنا علي بن موسى الرضا حدثني أبي موسى بن جعفر حدثني أبي جعفر بن محمد حدثني أبي محمد بن علي حدثني أبي علي بن الحسين بن علي حدثني أبي علي ابن أبي طالب رضي الله تعالى عنهم حدثنا رسول الله صلى الله عليه وسلم عن جبريل عليه السلام قال قال الله عز وجل إني أنا الله لا إله إلا أنا فاعبدوني من جاءني منكم بشهادة أن لا إله الا الله بالاخلاص دخل في حصني ومن دخل في حصني أمن من عذابي هذا حديث ثابت مشهور بهذاالإسناد من رواية الطاهرين عن آبائهم الطيبين وكان بعض سلفنا من المحدثين اذا روى هذا الاسناد قال لو قرىء هذا الاسناد على مجنون لأفاق
حلية الأولياء ج3/ص191
حضرت علي بن موسي الرضا فرمودند که پدرم فرمود که پدرش امام صادق فرمودند که پدرم امام باقر فرمودند که پدرشان امام سجاد فرمودند که پدرشان امام حسين فرمودند که پدرشان امير مومنان فرمودند که رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم فرمودند که جبرئيل فرمود که خداوند فرمودند من خدايي هستم که هيچ خدايي جز من نيست پس من را عبادت کنيد . هرکس که از شما به نزد من آيد و با اخلاص شهادت دهد که هيچ خدايي جز من نيست وارد در قلعه من مي شود و هرکس که وارد قلعه من شود از عذاب من ايمن خواهد بود . ...بعضي از سلف ما مي گفت که اين سند را اگر بر جن زده بخوانند به هوش مي آيد .
وقال أبو علي قال لي أحمد بن حنبل إن قرأت هذا الإسناد على مجنون برئ من جنونه وما عيب هذا الحديث إلا جودة إسناده
تاريخ أصبهان ج1/ص174
ابو علي گفت که احمد بن حنبل به من گفت اين سند را اگر بر جن زده بخوانيم خوب خواهد شد . ومشکل اين سند نيست مگر ناياب بودن آن .
البته عده اي مي گويند که اين سند را سلسلة الذهب ناميدند چون بعضي از امراء ساماني دستور داد آن را با آب طلا نوشته و بسيار مورد احترام قرار مي داد ، پس وصيت کرد که وقتي از دنيا رفت اين روايت را همراه با وي دفن کنند .پس وقتي مرد او را در خواب ديدند که گفت خداوند من را بخشيد به اين دليل که اقرار به لا اله الا الله کردم و پيغمبر وي را تصديق نمودم و چون اين روايت را با تعظيم و احترام نوشتم :
وبما حكاه الأستاذ الأعظم عن كشف الغمة " أن بعض الأمراء السامانية كتب الحديث الذي رواه الرضا ( عليه السلام ) لأهل نيشابور بسنده عن آبائه ( عليهم السلام ) إلى الرب تعالى بالذهب ، وأمر بأن يدفن معه ، فلما مات رئي في المنام فقال غفر الله لي بتلفظي بلا إله إلا الله ، وتصديقي بمحمد ( صلى الله عليه وآله ) وإني كتبت هذا الحديث تعظيما واحتراما " انتهى
اما اصل روايت سلسلة الذهب در کتب شيعه:
مرحوم شيخ صدوق اين روايت را در کتب مختلف خودشان آورده وبراي آن چندين سند ذکر مي نمايند .تنها در کتاب توحيد براي اين روايت سه سند دارند که ما تنها به يکي از آنها اشاره مي کنيم:
23 - حدثنا محمد بن موسى بن المتوكل رضي الله عنه ، قال : حدثنا أبو الحسين محمد بن جعفر الأسدي ، قال : حدثنا محمد بن الحسين الصوفي ، قال : حدثنا يوسف ابن عقيل ، عن إسحاق بن راهويه ، قال : لما وافى أبو الحسن الرضا عليه السلام بنيسابور وأراد أن يخرج منها إلى المأمون اجتمع إليه أصحاب الحديث فقالوا له : يا ابن رسول الله ترحل عنا ولا تحدثنا بحديث فنستفيده منك ؟ وكان قد قعد في العمارية ، فأطلع رأسه وقال : سمعت أبي موسى بن جعفر يقول : سمعت أبي جعفر بن محمد يقول : سمعت أبي محمد بن علي يقول : سمعت أبي علي بن الحسين يقول : سمعت أبي الحسين ابن علي بن أبي طالب يقول : سمعت أبي أمير المؤمنين علي بن أبي طالب يقول : سمعت رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم يقول : سمعت جبرئيل يقول : سمعت الله جل جلاله يقول : لا إله إلا الله حصني فمن دخل أمن من عذابي . قال : فلما مرت الراحلة نادانا . بشروطها وأنا من شروطها .
قال مصنف هذا الكتاب : من شروطها الاقرار للرضا عليه السلام بأنه إمام من قبل الله عز وجل على العباد ، مفترض الطاعة عليهم .
التوحيد - الشيخ الصدوق - ص 25
وقتي امام رضا عليه السلام به نيشابور رسيده و خواستند که از آنجا به سوي مامون بروند اهل حديث دور ايشان گرد آمده و عرض کردند : اي فرزند رسول خدا ، از اينجا مي روي و به ما حديثي نمي گويي تا به وسيله شما از آن حديث استفاده ببريم؟ حضرت در عماره( کجاوه شتر) نشسته بودند . پس سر خود را بيرون آورده و فرمودند از پدرم موسي بن جعفر شنيدم که مي گفت : از پدرم جعفر بن محمد شنيدم که مي گفت : از پدرم محمد بن علي شنيدم که مي گفت : از پدرم علي بن الحسين شنيدم که مي گفت : از پدرم حسين بن علي بن أبي طالب شنيدم که مي گفت : از پدرم امير مومنان شنيدم که مي گفت : از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم شنيدم که مي گفت : از جبرئيل شنيدم که مي گفت : از خداوند جل جلاله شنيدم که مي فرمود : لا اله الا الله دژ مستحکم من است . پس هرکس که داخل آن شود از عذاب من ايمن است . پس وقتي که قافله به راه افتاد ، ما را صدا زده فرمودند البته ( اين مطلب و ايمني از عذاب) با شرائط خودش است . ومن هم از شرائط آن هستم .
مصنف اين کتاب ( شيخ صدوق) مي گويد : از شروط ايمني از عذاب اقرار به اين است که امام رضا عليه السلام ، امام است از طرف خداوند بر بندگانش و اطاعت او بر ايشان لازم است.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)
1ـ قال الرضا علیه السلام:
«مَنْ کَانَ مِنَّا وَ لَمْ یُطِعِ اللهَ فَلَیْسَ مِنَّا» |
¯هر کس خودش را با ما بداند و خدا را اطاعت نکند از ما نیست¯
سفینة البحار 2/ ص 98
هر چند زبان الکنم گویا نیست |
در طاقت این قطره ی دل دریا نیست |
سلطان سریر ارتضا فرمودند : |
هر کس که مطیع حق نشد از ما نیست |
2ـ قال الرضا علیه السلام:
«مَنْ فَعَلَ مَا لَزِمَهُ مِنْ اَمْرِ الْمُؤْمِنِینَ بَاهَی اللهُ تَعَالَی بِهِ وَ مَلائِکَتُهُ » |
¯هر کس وظایف خود را نسبت به مؤمنان انجام دهد خداوند و فرشتگان به او
مباهات می کنند¯
مستدرک الوسائل/ ج 2/ ص 413
در حق برادران مراعات خوش است |
شب با غزل و اشک و مناجات خوش است |
از سوی ملایک و خداوند کریم |
بر بنده ی اینچنین، مباهات خوش است |
3ـ قال الرضا علیه السلام:
«اِعْلَمْ اَنَّهُ لاوَرَعَ اَنْفَعُ مِنْ تَجَنُّبِ مَحَارِمِ اللهِ وَ الْکَفِّ عَنْ اَذَی الْمُؤْمِنِ» |
¯هیچ خویشتنداریی سودمندتر از دوری از حرام و پرهیز از آزار مؤمنان نیست¯
فقه الرضا علیه السلام / ص 356
از کار حرام نفس را باز بدار |
بال و پر روح را به پرواز بدار |
از ذهن بشوی مؤمن آزاری را |
در جامعه خویش را سرافراز بدار |
4ـ قال الرضا علیه السلام:
«فَقَالَ هُوَ(الْقُرْآنَ) حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِینُ وَ عُرْوَتُهُ الْوُثْقَى» |
¯قرآن ریسمان محکم الهی ورشته استوار و مطمئن او در میان بندگان است¯
بحارالأنوار/ج 17/ص210
برخیز و غرور نفس، بر سنگ بزن |
بر آیینه ی دل، آب بی رنگ بزن |
خواهی که زتیرگی به خورشید رسی |
بر رشته ی محکم خدا، چنگ بزن |
5ـ قال الرضا علیه السلام:
«اَلْقُرْآنُ کَلامُ اللهِ لاتَتَجَاوَزُوهُ وَ لاتَطْلُبُوا الْهُدَی فِی غَیْرِهِ فَتَضِلُّوا» |
¯قرآن، سخن خدا است از مرز آن مگذرید و هدایت و سعادت را در غیر آن نجویید
که گمراه خواهید شد¯
بحارالأنوار/ج2/ص30
هرگز زگناه خود سعادت مطلب |
از ابر سترون، اشک رحمت مطلب |
خواهی که به باغ رستگاری برسی |
از غیر کتاب حق، هدایت مطلب |
6-قال الرضا علیه السلام:
«مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَی مَا یُکَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ فَلْیُکْثِرْ مِنَ الصَّلاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فَاِنَّهَا تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً» |
¯هر کس نمی تواند کفاره ی گناهانش را بپردازد، بر محمد و آل محمد بسیار
صلوات فرستد زیرا صلوات گناهانش را کاملا از بین می برد¯
عیون اخبارالرضا علیه السلام / ج1/ص294
گر معصیتی نموده، کردی گنهی |
گر نیست تو را مال که کفاره دهی |
بسیار درود بر محمد بفرست |
تا عاقبت از عقوبت بد برهی |
7-قال الرضا علیه السلام:
«اَلْاِمَامُ اَلْاَنِیسُ الرَّفِیقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِیقُ وَ الْاَخُ الشَّقِیقُ» |
¯امام مونسی دلسوز، پدری مهربان و برادری همدل است¯
مسند الامام الرضا علیه السلام / ج 1/ ص 69
آقا ! پدرم ! برادرم ! مولایم ! |
هر روز به شوق دیدنت می آییم |
امروز تو را حلقه به گوشم که شود |
لبریز صدای روشنت فردایم |
8-قال الرضا علیه السلام:
«اِذَا نَزَلَتْ بِکُمْ شَدِیدَةٌ فَاسْتَعِینُوا بِنَا» |
¯هر گاه برای شما پیش آمد سختی روی داد از ما کمک و یاری بجوئید¯
مستدرکالوسائل/ج5/ص229
آنگه که زمانه ناموافق گردد |
سیمای فلک، آینه ی دق گردد |
یاری ز امام مهربان می طلبد |
آن کس که در این مقام لایق گردد |
9ـ قال الرضا علیه السلام:
«اَلْإِمَامُ اَلدَّلِیلُ فِی الْمَهَالِکِ، مَنْ فَارَقَهُ فَهَالِکٌ.» |
¯امام راهنمای در مهلکه هاست و هر آنکه از او جدا شود هلاک گردد¯
الکافی/ج1/ص198
خورشید هدایت و حیات است امام |
سرچشمه ی فیض و برکات است امام |
نابود شود هر که از او دور افتد |
در مهلکه ها دست نجات است امام |
10ـ قال الرضا علیه السلام:
«مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِرَ» |
¯هر که از نفس خویش حساب کشد سود می برد و هر که غفلت ورزد زیان می بیند¯
بحار الانوار/ ج 75، ص 352
دل بسته به سود این مشاغل نشوید |
پابند به این خرده مسایل نشوید |
از حاصل نفس خود حسابی بکشید |
از سود و زیان خویش غافل نشوید |
11ـ قال الرضا علیه السلام:
«عَجِبْتُ لِمَنِ اخْتَبَرَ الدُّنْیَا وَ تَقَلُّبَهَا کَیْفَ یَطْمَئِنُّ اِلَیْهَا» |
¯در شگفتم که چگونه کسی که دنیا را آزموده و تغییرات آن را به چشم خود دیده
باز دل به دنیا می بندد¯
بحار الانوار/ج 75/ص450
وه! دیده چقدر مرگ ماهی ها را |
این جزر و مد و تلاطم دریا را |
دل بسته دوباره هم بر این موجاموج |
انگار که بسته دیده ی بینا را |
12ـ قال الرضا علیه السلام:
«اَلصَّغَائِرُ مَنَ الذُّنُوبِ طُرُقٌ اِلَی الْکَبَائِرِ مَنْ لَمْ یَخَفِ اللهَ فی الْقَلِیلِ لَمْ یَخَفْهُ |
¯گناهان کوچک،زمینه ی گناهان بزرگ است. هر که در گناه کوچک از خدا نترسد
در گناه بزرگ هم از خدا نخواهد ترسید¯
عیون اخبار الرضا علیه السلام /ج 2/ ص 180
هرگز عمل شوم، مبارک مشمار |
یک جو گنه خویشتن اندک مشمار |
سوی گنه کبیره ات تا نکشد |
این معصیت صغیره، کوچک مشمار |
13ـ قال الرضا علیه السلام:
«لَیْسَ لِبَخِیلٍ رَاحَةٌ وَ لا لِحَسُودٍ لَذَّةٌ» |
¯خسیس را آسایشی و حسود را لذتی نیست¯
تحف العقول/ ص450
بر مال کسان دوختن چشم بد است |
رزق من و تو دست خدای احد است |
از زندگی آسایش و لذت نبرد |
هر کس به دلش شعله ی بخل و حسد است |
14ـ قال الرضا علیه السلام:
«اِیَّاکُمْ وَ الْحِرْصَ وَ الْحَسَدَ فَاِنَّهُما اَهْلَکَا الْاُمَمَ السَّالِفَةَ» |
¯از حرص و حسد بپرهیزید زیرا این دو امتهای گذشته را نابود کرده است¯
بحار الانوار/ 75/ 346
از یاد مبر زمزمه های دین را |
مفهوم بلند قصه ای دیرین را |
حرص و حسد، این دو اژدها سوزانده |
امت های گذشته و پیشین را |
15ـ قال الرضا علیه السلام:
«سُرْعَةُ الْمَشْیِ تَذْهَبُ بِبَهَاءِ الْمُؤْمِنِ» |
¯ تند روی شکوه مؤمن را از بین می برد¯
خصال صدوق/ ص 9
از سیلی باد نقش شن می شکند |
هر جا که گلی ست مطمئن می شکند |
ای دوست شکوه و هیبتت بی تردید |
از شیوه ی رفتنی خشن می شکند |
16ـ قال الرضا علیه السلام:
«اَلْاَدَبُ کُلْفَةٌ فَمَنْ تَکَلَّفَ الْاَدَبَ قَدَرَ عَلَیْهِ» |
¯ادب نتیجه تحمل سختی است، هر که سختی را تحمل کند به ادب دست یابد¯
اصول کافی 1/ ص 24
راهیست که سنگلاخ و رهزن دارد |
افتادن و ماندن و شکستن دارد |
سرمنزل این راه مقام ادب است |
زین روست که ارزش رسیدن دارد |
17ـ قال الرضا علیه السلام:
«السَّفِلَةُ مَنْ کَانَ لَهُ شَیْءٌ یُلْهِیهِ عَنِ اللَّهِ تَعَالَى» |
¯فرومایه کسی است که چیزهایی دارد که باعث غفلت او از یاد خدا می شود¯
مستدرکالوسائل/ج 13/ص 269
در جامعه پست و خوار و منفور افتد |
هر کس به تعلقات منفور افتد |
سرگرم شود به آنچه دارد شب و روز |
از یاد خدای مهربان دور افتد |
18ـ قال الرضا علیه السلام:
«یَا اَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا اللهَ فِی نِعَمِ اللهِ عَلَیْکُمْ فَلاتُنْفِرُوهَا عَنْکُمْ بِمَعَاصِیهِ» |
¯ای مردم تقوا را درباره ی نعمت های الهی را رعایت کنید و نعمت ها را
به گناه و معصیت از خود مرانید¯
عیون اخبار الرضا علیه السلام / ج2/ ص 169
ای آنکه به لب نشانده لبخندی را |
بشنو ز امام مهربان پندی را |
با معصیت و جرم و نمک نشناسی |
از خویش مران لطف خداوندی را |
19ـ قال الرضا علیه السلام:
«اَلْمُؤْمِنُ اِذَا غَضِبَ لَمْ یُخْرِجْهُ غَضَبُهُ مِنْ حَقٍّ» |
¯مؤمن هر گاه خشمگین شود، خشمش او را از مسیر حق منحرف نمی سازد¯
بحار الانوار/ج75/ص352
سنگینی رنج، ناصبورش نکند |
خاموش، غم زمانه نورش نکند |
خشم و غضب و خروش هم ، مومن را |
هرگز زمسیر راست، دورش نکند |
20ـ قال الرضا علیه السلام:
« اصْحَبِ السُّلْطَانَ بِالْحَذَرِ وَ الصَّدِیقَ بِالتَّوَاضُعِ وَ الْعَدُوَّ بِالتَّحَرُّزِ |
¯در برابر قدرتمندان محتاط، در برابر دوستان فروتن، در برابر دشمنان مراقب
و در برابر مردمان گشاده رو باش¯
بحارالأنوار/ج71/ ص167
در صحبت سلطان قدر، اهل حذر باش |
با دوست صمیمانه تر از دیده ی تر باش |
با دشمن خود ، تیز نشین ، فکر ضرر باش |
با عامه بشکفته چو گل های سحر باش |
21ـ قال الرضا علیه السلام:
«الْقَنَاعَةُ تَجْتَمِعُ إِلَى صِیَانَةِ النَّفْسِ وَ عِزِّ الْقَدْرِ » |
¯ قناعت همنشین کرامت و سربلندی است ¯
بحارالأنوار/ج 75 /ص 349
از سایه ی هر کفر و گناهی بگریز |
از معرض آتش تباهی بگریز |
می خواهی اگر عزیز و ایمن باشی |
از وسوسه ی زیاده خواهی بگریز |
22ـ قال الرضا علیه السلام:
«اِحْفَظْ لِسَانَکَ تَعِزُّ» |
¯زبان خود را نگهدار عزیز می شوی¯
اصول کافی/ ج 2/ ص 113
می خواهی اگر بلند گردد نامت |
آیینه ی عزت بشود فرجامت |
جز صحبت حق که روز و شب باید گقت |
ای دوست نگهدار زبان در کامت |
23ـ قال الرضا علیه السلام:
«خَاطَرَ بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَغْنَی بِرَأْیِهِ» |
¯آنکه خودرأی باشد خود را به هلاکت افکنده است¯
عیون اخبار الرضا علیه السلام ، ج 2، ص 54
هر کس که به رای خویش مغرور شود |
از ساحل امن و عافیت دور شود
|
کوه است اگر ریگ روان می گردد |
پیل است اگر بشکند و مور شود |
24ـ قال الرضا علیه السلام :
«اَلْمَسْألَةُ مِفْتَاحُ الْبُؤْسِ» |
¯دست نیاز به سوی دیگران بردن کلید فقر و تنگدستی است¯
بحار الانوار/ ج 93، ص 157
بر سفره ی این و آن سخن ساز مکن |
جز درگه حق نیازت ابراز مکن |
کار تو اگر بسته بماند بهتر |
دروازه ی فقر را به خود باز مکن |
«اَلْمُذِیعُ بِالسَّیِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِالسَّیِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ» |
¯هر که کار زشت دیگران را بر ملا کند خوار می گردد و هر که آنرا بپوشاند
خدایش می آمرزد¯
میزان الحکمة، ج 2، ص 988
هر کس پی عیب دیگران ما افتد |
خود نیز ز چشم مردمان می افتد |
بر دفتر پرده پوش هم پرده ی لطف |
از سوی خدای مهربان می افتد |
26ـ قال الرضا علیه السلام:
«لاتَسْتَقِلُّوا قَلِیلَ الرِّزْقِ فَتُحْرَمُوا کَثِیرَهُ» |
¯روزی کم را اندک نشمارید که از روزی فراوان محروم می شوید¯
بحار الانوار/ 75/ 347
چون می رسد این فیض دمادم خوبست |
باران چه به رگبار چه نم نم خوبست |
هر روز به طرز دیگری می آید |
روزی چه اگر زیاد اگر کم خوبست |
27ـ قال الرضا علیه السلام:
«لَیْسَ لِلنَّاسِ بُدٌّ مِنْ طَلَبِ مَعاشِهِمْ فَلاتَدَعِ الطَّلَبَ» |
¯انسان برای معیشت چاره ای جز تلاش ندارد، پس سعی و تلاش را رها مکن¯
وسائل الشیعة، ج 12، ص 18
تا مهر و مه اند گرم گردیدن خویش |
انسان ببرد نتیجه از چیدن خویش |
بر خیز و غبار کاهلی را بتکان |
تا گل ببری به خرمن از دامن خویش |
28ـ قال الرضا علیه السلام:
«اَلْمُؤْمِنُ اَلَّذِی إِذَا اَحْسَنَ اِسْتَبْشَرَ وَ إِذَا اَسَاءَ اِسْتَغْفَرَ» |
¯مؤمن کسی است که چون نیکی کند شاد گردد و چون بدی کند استغفار نماید¯
عیون اخبار الرضا علیه السلام / ج 2/ ص 4
آنکس که مطیع حضرت دادار است |
خوشنود به کار نیک و نیکوکار است |
چون مرتکب خطا شود می بینی |
در حالت توبه است و استغفار است |
29ـ قال الرضا علیه السلام:
«مَا هَلَکَ امْرُؤٌ عَرَفَ قَدْرَهُ» |
¯هر که قدر خویش بشناسد نابود نخواهد شد¯
بحارالأنوار/ ج72/ص66
جهل است شب و نگاه عالِم، روز است |
یک پرتو علم، آسمان افروز است |
بی معرفت نفس، به مقصد نرسی |
آنکس که شناخت قدر خود، پیروز است |
30ـ قال الرضا علیه السلام:
«اَلتَّدْبِیرُ قَبْلَ الْعَمَلِ یُؤْمِنُکَ مِنَ النَّدَمِ» |
¯تدبیر قبل از عمل، تو را از پشیمانی در امان می دارد¯
عیون اخبارالرضا علیه السلام /ج2/ ص 54کافی/ج2/ ص113
تدبیر پس از نتیجه بی تاثیر است |
چون شیر که بسته در غل و زنجیر است |
از دغدغه ی ندامت آزاد شود |
پیش از عمل آنکه صاحب تدبیر است |
ادامه مطلب...
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 23 صفحه بعد